بهترین رمان های ایرانی را به علاوه ی رمان های خودم معرفی کرده . امیدوارم خوشتان بیاید . نظر یادتان نرود .

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

بازم سلام دوستان بازم با یه رمان دیگه اومدم ....رمان ستاره پنهان ..... داستان درمورد دختریه که یه سوء تفاهم زندگیه عادیشو از هم میپاشه و از یه دختر ساده تبدیل به یه ادم پررو و بی ادب و بی حجاب میشه ... خانوادش هم همیشه ی خدا بهش غر میزدن برای همین دختره تصمیم میگیره پیش پدر بزرگش زندگی کنه و چند ماهی وضعیت همین بود تا اینکه اون پیرمرد میمیره و این میشه یه مشکل دیگه چنکه وراث میخوان اون خونه رو خراب کنن و یه برج بسازن .... یه پسره مذهبی که معماره مسئولیت طراحی نقشه رو به عهده میگیره و این میشه سرآغاز ورودش به اون خونه و اشنایی با اون دختر .... البته اونها یه فامیلی دوری با هم داشتن و پسره به دلیل همین اشنایی ها از اون دختر متنفره تا اینکه که کمکم به دختر تذکر میده و اون هم طوری جوابش رو میده که دهانش بسته بشه .... و فکر کنه که دختره کار بد میکنه ! ولی بعد از مدتی میفهمه که دختره بهش دروغ میگفته و کمکم عاشقش میشه ...

داستان تخیلی هم میشه ، بعد از کلی اتفاق باحال دختره میفهمه که چیزی که تو وصیت نامه پدربزرگش درمورد خودش( قالیچه ترنج ) به ارث برده یه جور طلسمه که صاحبانش رو خیالی و دیوانه نشان میداده .... و یک جورهایی از دختر خواسته که اون طلسم رو باطل کنه و اون همراه همون پسر تصمیم میگیرین همین کارو بکنن ......

حتما بخونین از نظرم جزو رمان های خیلی خوبه ......



:: برچسب‌ها: رمان ستاره پنهان , رمان عاشقانه , رمان تخیلی , رمان باحال , رمان هایی که پر مذهبی عاشق دختر بی حجاب میشوند ,
:: بازدید از این مطلب : 492
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : زهرا فراست ( یگانه5 )
ت : سه شنبه 21 ارديبهشت 1395
.

 

سلام دوستان گلِ طرفدار رمان

 

 

 



بازم منو یه رمان دیگهه .... وای این رمانه خیلی باحاله ... منحصر به فرده ... تا حالا همچین رمانی نخونده بودم ... با اینکه توش سوتی داره ولی در کل خیلی باحاله ... داستان درمورد یه پسره که دختر میشه ! یه جورایی برعکس رمان خودم ( پسری که پسر نبود ) خوب حالا داستانش رو تعریف میکنم .


 


 

داستان دو تا خواهر دو قلو و مادرشونه ( پدرشون فوت شده ) این دوتا دو قلو های یک سان هستن و دختره ( ویشکا ) رشتش هنر و نقاشی یا یه همچین چیزیه ! و پسره ( ونداد ) هم عمران میخونه و خیلی شیطونم هست .

 

 

 

 

 

 

 

دخرته میخواد برای مسابقه ی نقاشی بره به تایلند و اگه رتبه بیاره میتونه با بورسیه تو بهترین دانشگاه هنر مشغول به تحصیل بشه و دو سال برای همچین مسابقه ای انتظار میکشه و تلاش میکنه ولی تو چند روز آخر مونده به مسابقه آپانتیسش عود میکنه و نمیتونه بره وبرای همین از قله هم سانش کمک میخواد ... اون هم به خاطر خواهرش با اجبار قبول میکنه .. اول قرار بوده از مشهد برن تهران و از اونجا برن تایلند ... توی تایلند قرار بوده اتاق دو نفره بدن و اون احتمالا با یکی از دخترای دوست خواهرش هم اتاقی میشده .. ولی بعد عوض میشه و اتاقای چهار تایی میدن و اون مجبور به تحمل سه تا دختر قرتی میشه .... یکی از دخترا ماجرا رو اتفاقی میفهمه و این درحالی بوده که ونداد داشته عاشقش میشده و ..... دیگه به من ربط نداره خودتون برین بخونین ... اگه بقیش رو بگم مزش میپره ....

 

 

 

فعلا دوستان



:: برچسب‌ها: رمان هویت اشتباهی , رمان عاشقانه , رمان شاد , دوقلو های هم سان , رمان هایی که پسران دختر میشوند , رمان باحال , رمان های ونداد , ,
:: بازدید از این مطلب : 2717
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : زهرا فراست ( یگانه5 )
ت : سه شنبه 25 اسفند 1394
.

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی